خدایا .....
اینم بشری که آفریدی ......
این دیگه نوبرشه ....
با تشکر از ( حامد ... وبلاگ پژو اک )
محمود احمدی نژاد، دیروز گفت: « خیلی وقتها در موضوع هستهای من به دوستان میگویم نگران نباشید، اینها فقط هارت و پورت میکنند، اما دوستان باور نمیکنند و میگویند تو به جایی وصل هستی! (1) من مدام میگویم الان غرب در برابر ما خلع سلاح شده و نمیداند چگونه موضوع را جمع کند. اما دوستان میپرسند تو حرفهای آسمانی میزنی! بعد ما را مسخره میکنند!(2) باور کنید ما از لحاظ حقوقی و از دید افکار عمومی امروز کاملاً موفق بودهایم. من اینها را از روی اطلاع(3) میگویم. یکی از من پرسید: فلانی! میگویند تو ارتباط داری. گفتم بله دارم. پرسید واقعاً ارتباط داری؟ با چه کسی؟ و من گفتم: با خدا ارتباط دارم.(4) .... همین دوستان مینشینند و میگویند احمدینژاد حرفهای عجیب و غریب میزند(5). خداوند اگر ما مومن باشیم، این پیروزی و این معجزه را نشان میدهند. مگر حتماً باید در این قرن چهارده از دل کوه شتر بیرون بیاید(6) تا دوستان قبول کنند معجزه را.»
محمود معجزه دلایل و شواهد معجزات اخیر را به این شرح اعلام کرد:
دلیل اول معجزه: دانشآموزان آمریکایی میگفتند اینجا نمیگذارند ما صدای شما را بشنویم. این دانشآموزان به من شماره تلفنهایشان را دادند و گفتند شما زنگ بزنید. ما صدایتان را پشت بلندگوی مدرسه میگذاریم تا همه بفهمند شما چه میگویید.
توضیح: وقتی یک گروه دانش آموز آمریکایی از یک ایرانی که اسم لابی هتل را بلد نیست، می خواهند که به زبان فارسی برای آنها بصورت تلفنی پیام بدهد( تا در یک مدرسه بچه های آمریکایی صدای او رابه فارسی بشنودند و بفهمند که احمدی نژاد چه می گوید) این قطعا یک معجزه است. وگرنه خدای ناکرده اسم دیگری پیدا می کرد که چون سانسور می شود خودم نمی نویسم.
توضیح دوم: اصلا مهم نیست که در همان هفته شبکه های مشنگ آمریکایی کلی تصاویراحمدی نژاد را پخش کردند، مهم این بود که دانش آموزان می خواستند حرف های بدون سانسور رئیس جمهوری را گوش کنند که یک وزارت خانه برای سانسور دارد.
دلیل دوم معجزه: در هتل محل اقامت ما چیزی قریب به یکصد دانشجوی دختر و پسر – که هیچکدام پوشش و تیپ حزبالهی هم نداشتند! – به کارآموزی مشغول بودند. یکی از شبها که بسیار دیر وقت به هتل بازمیگشتم، متوجه شدم که دوره کارآموزی این افراد به پایان رسیده و آنها در چی چی هتل! ( مستمعین: لابی هتل) منتظر ماندهاند تا برگههای کارآموزیشان را من امضاء کنم! من به آنها گفتم: برگههای کارآموزیتان به من چه ارتباط دارد و آنها اصرارکردند که مگر تو احمدینژاد نیستی؟ پس باید برگههای ما را امضا کنی!
توضیح معجزه دوم: در آخرالزمان مردم مشتگ می شوند، مثلا عده ای که در یک هتل کارآموزی می کنند، برگه کارآموزی شان را به جای اینکه مدیر هتل امضا کند، رئیس جمهور کشوری امضا می کند که ربطی به موضوع ندارد، و طبیعتا چون این موضوع عقلانی نیست، احتمالا معجزه است.
توضیح در توضیح: احتمالا این افراد از احمدی نژاد خواسته بودند که به آنها امضا بدهد که به دوستان شان بگویند که این یارو نه تنها دیوانه نیست، بلکه آدم جالبی است که امضا کردن هم بلد است، این بنده خدا هم متوجه موضوع نشده و به جای امضای دفترچه آنها برگه کارآموزی هتل را امضا کرده و اصولا یکی از نشانه های ظهور امام زمان امضای برگه کارآموزی هتل توسط آدمهای نامربوط است. الآن تمام این گروه با این مشکل مواجهند که برگه کارآموزیش ان امضای احمدی نژاد دارد ونمی دانند با این امضای چه کنند.
دلیل سوم: در جزیره بالی تعدادی زیادی از دانشجویان هندو به دیدار ما آمدند. آنها فریاد میزدند: Ahmadinejad, we love you (احمدینژاد ما عاشق تو هستیم).
توضیح: به نظر من این یکی واقعا معجزه است که عده ای حتی در یک جزیره ای مثل بالی جمع شوند و به احمدی نژاد بگویند احمدی نژاد! وی لاو یو! با این حساب مایکل جکسون که در هر کنسرتش دویست نفر غش می کنند، ام المعجزات است. و اصولا هر یک نفری که به احمدی نژاد بگوید آی لاو یو، یا دیوانه است یا عضو انجمن روشندلان مرحوم باغچه بان است، یا معجزه شده است. یادتان باشد که موضوع در جزیره عشق و حال که بالی باشد اتفاق افتاد. همان جائی که وقتی توفان آمد و عده ای را کشت به نظرم خزعلی بود که گفت این ها مکافات گناهان خود [ مقصود بی کینی و یا تاپ لس است] را گرفتند. این افراد وقتی این حرف ها را بزنند حتما معجزه است. اگر دروغ نباشد.
دلیل چهارم معجزه: در کشور چین دانشجویان نیمه شب به دیدار ما آمدند و برنامهریزی کردند و سازماندهی کردند و ابراز علاقه به ما میکردند.
توضیح: اصولا وقتی در کشور چین عده ای در ساعات نیمه شب به دیدار احمدی نژاد می آیند، و کارهایی می کنند که احمدی نژاد تا به حال آنها را ندیده است ( مثل برنامه ریزی و سازماندهی و ابراز علاقه) بخصوص در ساعات دیر وقت که ابراز علاقه و سازماندهی و برنامه ریزی ممکن است قاطی شود، ماجرا بیشتر به معجزه شباهت دارد. به خصوص که بعد از این حرکات معجزه گر هنوز زنده است و راست راست راه می رود.
توضیح اضافه: به نظر شما این دانشجویان چینی برای چه چیزی سازماندهی و برنامه ریزی می کردند؟ آیا برای ابراز علاقه برنامه ریزی و سازماندهی می کردند؟ این ابراز علاقه در آن ساعات نیمه شب چه مساله پیچیده ای بود که احتیاج به سازماندهی و برنامه ریزی داشت؟ آیا برای برنامه پنج ساله بعدی ابراز علاقه همراه با سازماندهی کردند؟
دلیل پنجم معجزه: در یکی از همین کشورهای اطراف هم یک مورد تا ساعت 2 نیمه شب تقاضای دیدار با ما را داشتند.
توضیح معجزه: اصولا وقتی احمدی نژاد کارش در سفر انجام می شد می دید که عده ای در بیرون هتل منتظر او هستند، و طبیعتا تقاضای دیدار دارند. البته معلوم نیست کجای این کار معجزه است، کسی که ساعت پنج صبح برای بازدید سازمان میراث فرهنگی میرود، طبعا ساعت سه صبح صبحانه می خورد، ساعت چهار صبح اجلاس مطبوعاتی می گذارد و ساعت 2 نیمه شب به ملاقات با آدمهای بیکار می پردازد. دقت کنید که عکس همه این معجزات در آرشیو موجود است. "مورد" که اصطلاحی است مربوط به دورانی که احمدی نژاد عضو بسیج و یا اطلاعات بود حالا تحت تعقیب است.
احمدی نژاد گفت: اینها اتفاقات و مواردی هستند که حتماً نمیتوان از طریق اخبار به شکل درست آنها را منتشر کرد، رسانهها و اخبار از پوشش این موارد ناتوانند.
سلام دوست عزیز برای اولین باره که به وبلاگ شما میام مطلبت رو خوندم غیر از این آخری که نقل قول بود مطالب خودت هم خیلی جالب بودند اتفاقا من هم معتقدم خدا اینقدر بی رحم نیست که اگر بود معلوم نبود چند هزارم درصد از مردم جهان بهشتی باشن!!!
موفق باشید و پایدار