من و خدا یی که ندیدم و می پرستمش

هر چی رو می خونی جدی نگیر ... اما شاید واقعیت باشه ... اما کفر نیست

من و خدا یی که ندیدم و می پرستمش

هر چی رو می خونی جدی نگیر ... اما شاید واقعیت باشه ... اما کفر نیست

خدایا.......

 

اون بالا نشستی و دل خوشی که این پایین بنده داری .....

 

آخه چقدر تو ساده ای !

این بنده هات رو که می بینی همه فکر می کنن از اون یکی دیگه بیشتر می فهمن ....

یه سری هم هستن ( همون نواب ) اونها که فکر می کنن فقط خودشون می فهمن ....

مراقب خودت باش جیگر کم کم دارن به این نتیجه می رسن که تو هم هیچی نمی فهمی ....

تا آبروت بیشتر از این نرفته یه کاری بکن ....

من خیر و صلاحت رو می خوام خدا ....

از من گفتن بود ... چون با مرام بودی نخواستم مرامت بی جواب بمونه ....

 

نظرات 1 + ارسال نظر
ترانه سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:35 ق.ظ http://to-unja-man-inja.blogsky.com

سلام.قشنگ بود.به منم سر بزن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد