من و خدا یی که ندیدم و می پرستمش

هر چی رو می خونی جدی نگیر ... اما شاید واقعیت باشه ... اما کفر نیست

من و خدا یی که ندیدم و می پرستمش

هر چی رو می خونی جدی نگیر ... اما شاید واقعیت باشه ... اما کفر نیست

خدایا .........

 

مثل اینکه خیلی ها ازت خیلی می ترسن

 

هیچکی حاضر نمیشه همکاری کنه تا بهت گیر بدیم ... مجبورم تنهایی بهت گیر بدم کم فی السابق

 

پس آماده باش باید تو این دادگاه جواب پس بدی و از خودت دفاع کنی

 

فعلا تا جلسه بعدی بای

نظرات 2 + ارسال نظر
ایلیا دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:18 ب.ظ http://stalker.blogsky.com

آخ که چه حالی میداد اگه میشد به خدا چت کنیم
دیگه لازم نبود واسه گوشایی که توش پنبه ی این همه داد بزنیم
خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

بنده خدا پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 07:54 ق.ظ http://bandeiekhoda.blogsky.com

سلام...متاسفانه باید بااین بخش حرفهاتون مخالفت کنم که ((مثل اینکه خیلی ها ازت خیلی می ترسن)) ابدا درست نیست چون فقط اگه یک در میلیون هم می ترسید وضع خیلی بهتر بود....بشر و ترس ...اونم از خدا...استغفر ا...استغفرا...
آرزوی موفقیت برای شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد