من و خدا یی که ندیدم و می پرستمش

هر چی رو می خونی جدی نگیر ... اما شاید واقعیت باشه ... اما کفر نیست

من و خدا یی که ندیدم و می پرستمش

هر چی رو می خونی جدی نگیر ... اما شاید واقعیت باشه ... اما کفر نیست

خدایا .....

 

بیکار بودی ... واسه مردم شر درست کردی ...

پیامبر فرستاد با کتاب ... البته شبیه جزوه بوده ... بی خیال اینا ...

عیسی رو میگن روح الله ... موسی کلیم الله ... محمد رسول الله ....

خدایا یه کاری کن به من هم بگن رفیق الله ... مطمئنم اگه بگم دیگه از تخم و و ترکه ی پدر جد و مادر جدم  هیچکی نمی مونه ... نسلمون

رو منقرض می کنن ... چرا ما باید به حرفهای آدمهایی گوش کنیم که وعده بهشت میدن و خودشون هر کاری رو که میگن عمل نمی کنن

البته نه همه شون ... خودت که میدونی احتمال داره این وبلاگ رو همین آقایونها و دار و دسته شون فیلتر کنن ... مرد که نیستن بیان از خودشون دفاع کنن ... انگار وانخددو گرفتن ...

بقول خودشون از مراجع ذیصلاح اقدام نموده و پدر منو در میارن ... حالا هم این مراجع ذیصلاح یکیه مثل خودشون ...

چرا آخه واسه مون شر درست کردی ... آدمهایی که حج نرفته حاجی شدن ... با چند متر پارچه ی سفید دور سرشون ...

اون که خوبشون بود ...پیرشون بود و که بردی پیش خودت ... وقتی اون بنده ی خدا رفت ... جیک جیک مستون خیلی ها شروع شد ...

خدایا ... نجاتمون بده ... از دست یه عده ای که خودشون رو خدا می دونن ... من که میدونم نیستن ... اگه خمینی تو خواب این وضع رو میدید ...

هرگز انقلابی نمیکرد ... که آخرش اینطور بشه ... موافقی نه ؟

فعلا زیاده عرضی نیست ... اگه وقت داشتی یه سری پیشم بیا ... کمی کار دارم دست تنهام ... بای

 

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد